ازدواج ، فرزندپروری و مردانی که دارای ماهی بزرگ هستند
ازدواج ، فرزندپروری و مردانی که دارای ماهی بزرگ هستند
خطرات و شادی های دوست یابی آنلاین در 50 سالگی
عکسهای Shutterstock توسط Fabien Monteil ، Rocksweeper ، Volodymyr TVERDOKHLIB و Matt Jeppson اگر سالها در صحنه همسریابی آنجا بوده اید ، شما این فرصت را داشتید که در آبهای پر از دوستیابی آنلاین حرکت کنید. اما اگر 50 ساله باشید و بعد از یک رابطه طولانی مدت به طور ناگهانی "خارج از خانه" مجرد شوید ، دوست یابی آنلاین بیشتر از اینکه سرگرم شود ، بیشتر شبیه بازی در ترافیک است. شما در طول این سالها و دوست یابی تغییر کرده اید - دوست یابی واقعاً تغییر کرده است.
وارونه ، بسیاری از افراد همسران روح واقعی خود را که تازه مجرد آنلاین نیز هستند پیدا می کنند. اینترنت می تواند یک اتصال عالی برای هر کسی باشد که وقت و حوصله ندارد منتظر بماند که آقای حق در خط نسخه در Walgreens مقابل آنها ظاهر شود یا در پارکینگ Trader Joe جایی که شما اعداد را بعد از یک گلگیر خفیف رد و بدل کنید.
و در این مرحله فن آوری تنها اخلال کننده نیست. قرار ملاقات در این سن کاملاً با قرار ملاقات در 20 سالگی شما متفاوت است زیرا ساعت بیولوژیکی شما به طور رسمی متوقف نشده است. احتمال اینکه اگر به تازگی از یک ازدواج طولانی خارج شده اید ، لزوما حتی نمی دانید که به دنبال چه چیزی هستید. قلب شما ممکن است به طور موقت برای تعمیر بسته شود.
برای من ، من آنجا بودم و این کار را انجام داده بودم که پیدا کردن کسی که بهترین دوست من باشد /من را روشن کند /یک شوهر و پدر بزرگ باشد برخی از کودکان پشته شده ژنتیکی.
همانطور که در میانجی گری ها حرکت می کردم ، و بعداً ، حضور در دادگاه ، سرسام آور کردن صورتحساب وکیل ، فروش خانه ام و کوچک کردن ، من به دنبال هیچ یک از این موارد نبودم. من در آن لحظه زندگی می کردم. من ناامیدانه می خواستم کمی لذت ببرم. من می خواستم کفش سکسی بپوشم و از خانه خارج شوم. من می خواستم دلیلی برای اپیلاسیون در یک اینچ زندگی ام داشته باشم. من به سادگی می خواستم شخصی را پیدا کنم که از آن لذت ببرم و از من لذت می برد.
من به عنوان یک پروژه - یک مرحله بعدی اعصاب خردکن در سفر مجردهای من ، به ایده کامل خودم در ترافیک قرار دادن نزدیک شدم.
یک تحقیق کامل ، من فهمیدم که قبل از ایجاد یک نمایه خوب کوپید ، من می فهمم چه چیزی کار می کند ، و در مورد چگونگی انتخاب دسته برای افراد تحقیق کردم. من یک اسم عالی انتخاب کردم و تصمیم گرفتم با نمایه خود لذت ببرم. سپس کبوتر شدم ، اول سر.
و در آنجا رژه مردهای مجردی بودند ، "مثل من" در آنجا " من به عنوان بخشی از تحقیقاتم از مشخصات آنها حوصله سر بردم. قضاوت در مورد شخصیت شخص به سادگی توسط چند عکس حمام با نور کم و عکس سلفی ماشین (امیدواریم که وقتی برای این عکس ها جلوی چراغ قرمز می گیرند متوقف شوند) می تواند چالش برانگیز باشد.
و سپس ماهی ها بودند. مهم نیست که کدام برنامه دوستیابی را بررسی کردم ، در آنجا دریایی از مردان ناهموار در فضای باز وجود داشت که ماهی در دست داشتند ، میله های ماهیگیری یا ماهی را با افتخار در قایق نشان می دادند که آنها را فریب داده بودند /آویزان کرده بودند /گرفتار شده بودند.
آیا این قرار بود من را روشن کند؟ داشتم به گربه مان Pearldrops در بروکلین چشمک می زدم و با افتخار یک موش مرده را در آشپزخانه خود می انداختم.او آنقدر اعتماد به نفس داشت که ما به اندازه او از دیدن بدن بی جان و گردن شکسته ماهرانه او هیجان زده خواهیم شد. من مطمئن هستم که واکنش وحشتناک ما استقبالی نبود که او امیدوار بود.
جذابیت موضوعی کاملاً ذهنی است. جامعه شناسانی وجود دارند که آنچه را برای همسر بالقوه جذاب می دانند ، مطالعه کرده اند و جالب است که چگونه هنجارها و فرهنگ بر آنچه مردم از نظر مطلوب می دانند ، تأثیر می گذارد. من بعنوان بخشی از تحقیقاتم مقالاتی را خواندم.
خواندن این مطالب دیدگاه من بود. آیا این بچه ماهی های بزرگ برخی از توانایی های شکار /جمع آوری نئاندرتال را نشان می دادند؟ آیا آنها به سادگی این یادداشت را دریافت نکردند که این دیگر موردی برای ما نیست که امروزه مورد استفاده قرار نمی گیرد؟ احساس کردم که می خواهم برای چند نفر از آنها بنویسم و به او بگویم ، سلام ، آیا می توانی ژست بخوانی یک نیویورکی که به پریوس تکیه داده است ، یا از غلت خوردن خرچنگ دریایی در یک کامیون غذا - چیزی ، هر چیزی که شامل ماهی های مرده نباشد لذت ببری؟
خبر خوب این است که اگر بخشی از خانمها در آنجا وجود دارند که کاملا عاشق ماهیگیری با پرواز هستند و توسط یک فریبنده پر زرق و برق و برخی از مسابقات /گیتورها ، کرم ها و فلانل جذب می شوند ، هزاران مرد وجود دارد که فقط در حال مرگ هستند با شما ملاقات می کنم!
اولین قرار اوکی کوید من با یک پسر شیرین و جذاب بود ، احتمالاً چند سال کوچکتر از من که با همسر و بچه هایش در حومه شهر زندگی می کردم. از آنجا که من مشخصات او را خوانده بودم ، نگاهی کوتاه به عکس او انداختم و با او تبادل نظر خوبی داشتم ، کنجکاوی من به اوج خود رسید.
ما در Ceviche در ونیز برای مارگاریتاس (و ceviche) ملاقات کردیم و او توضیح داد چگونه همسرش با این ایده افتتاح ازدواج خود را از هیچ جا او را متعجب کرده است. من مودبانه گوش دادم و فکر کردم که آیا این الگوی جدیدی از ازدواج است که واقعاً م workedثر واقع شده است ، یا او دیگر به سادگی درگیر او نمی شود اما او واقعاً خانه و کمک به کمک والدین را دوست دارد؟
ما کاملا خوب بودیم شام و یک قدم زدن دوست داشتنی به پایین ساحل. من فکر می کنم اگر من یک شیمی با گای متاهل از حومه شهر داشته باشم ، این شرایط می تواند برای من یک رابطه بدون رابطه /رابطه جنسی بدون رشته را برای من داشته باشد ، اما وقتی در ساحل بوسه می زدیم هیچ چیز احساس نمی کردم. او شایان ستایش بود ، اما من واقعاً می خواستم به خانه بروم و در چند قسمت از House Hunters International بیش از حد شربت بخورم ، سوربت بخورم و بخوابم.
به غیر از افراد متاهل ، من یک زیر مجموعه دیگر پیدا کردم ، که برای مدتی برای من کار کرد: فرزندی. او هرگز ازدواج نکرد ، مستقر نشد ، بچه دار نشد یا هیچ مسئولیت واقعی ای نداشت. او عالی به نظر می رسد ، (بدون پدر در آنجا وجود دارد) ، با وسواس کار می کند ، شیک لباس می پوشد ، و همیشه برای هر چیزی آماده است - روز ساحل ، سفر جاده ای ، آخر هفته از دست رفته در رختخواب.
برای ایجاد احساسات نسبت به یک مرد جوان ، می فهمید که سابقه دوام نیاوردن او در روابط به دلیل داشتن یک شخص درگیر در پیتر پن است که یا نمی تواند نیازهای دیگران را تشخیص دهد ، یا خیلی علاقه چندانی به آنها ندارد. اگر می توانید جا بیفتیدبرنامه و شیوه زندگی او بسیار عالی هستید و اگر در انحصارطلبی نباشید ، این کاملا می تواند م workثر باشد. اما اگر بزرگسالی هستید که به دنبال یک ارتباط روح عمیق هستید ، باید توجه داشته باشید که ممکن است در ردیف چهارم یا پنجم لیست اولویت های او شلیک کنید ، اما هرگز به عدد یک یا شماره دو برخورد نخواهید کرد. < /p>جان هام کاملاً مجسم از آدمک در ساقدوش عروس است. من عاشق این هستم که کریستن ویگ سرانجام از خواب بیدار شده و او را رها می کند و او در Porche خود را صدا می زند و فریاد می کشد: "تو از من استفاده کردی! مسئله بزرگی نیست شما دیگر شماره سه من نیستید! "
پنج سال بعد ، با خیال راحت می توانم بگویم که از ترس های اولیه عبور کردم. من نمی دانستم چه انتظاری داشته باشم ، سرانجام با دو مرد شگفت انگیز ملاقات کردم که آنها را پرت نکردم - یکی که به یک دوست عالی تبدیل شد و یکی از نادرترین ماهی ها بود - یک روح روح.
از زمان حضورم در سنگرها ، این 6 نکته مهم برای تسلط بر دوستیابی آنلاین در 50 سالگی است.
بیان سن خود
اگر سن خود را دور بزنید ، درست است زیرا حدس بزنید چه ، آنها نیز چنین می کنند! توصیه من - چند سال اصلاح ، بنابراین در برخی از الگوریتم ها جای می گیرید ، خوب است. تراشیدن یک دهه بدون. ارسال عکس های قدیمی - شماره دو. شما می خواهید که تاریخ خود را کاملاً متعجب کنید ، هنگامی که دقیقاً همان صورتحساب (یا بهتر از آن!) را دریافت می کنید ، و همیشه می توانید در اولین قرار ملاقات خود توضیح دهید که برای پیشی گرفتن از الگوریتم های برنامه ، چند سال سن خود را حفظ کردید. در آن زمان ، ممکن است متوجه شوید که او نیز چنین کاری کرده است. این چیزی است که می توانید درباره آن از وگان ناگو و جالاپنو مارگاریتاس بخندید.
همه طرفهای خود را نشان دهید
اگر به دنبال جذب یک مرد سه بعدی هستید که دارای لایه ها و علایق است ، مال خود را نیز به او نشان دهید. اگر عاشق اسکی هستید ، عکس خود را در دامنه ها نشان دهید. اگر به کتاب علاقه دارید ، عکسی از خود را در یک کتابفروشی بارگذاری کنید. به این فکر کنید که می خواهید چه کسی را جذب کنید و علایق خود را در این زمینه قرار دهید زیرا هیچ کس نمی خواهد با کسی که با او هیچ اشتراکی ندارد ارتباط برقرار کند.
زندگی عاشقانه خود را بازی کنید
این "اگر نمی توانید" به آنها بپیوندید "ضرب و شتم" "است. اگر سعی می کنید زندگی خود را کمتر جدی بگیرید و مانند یک نوع بازی با آن رفتار کنید ، ممکن است کمی با آن سرگرم شوید. یک روز زنان را جستجو کنید تا بتوانید نمایه افراد دیگر را ببینید.
اگر مطمئن نیستید که به چه چیزی علاقه دارید یا به چه کسی علاقه دارید ، به چند سایت مختلف بپیوندید. از طریق احتمالات پیمایش کنید. این به نوعی مانند خرید در یک نمونه فروش است. ممکن است به چیزی خارج از مسیر مغلوب برخورد کرده باشید که به هر دلیلی خیال شما را قلقلک دهد.
شاید کسی شما را بخنداند یا به عنوان "سلام" چیزی شوخ بنویسد. عالی! 50 کاملاً تجربی است. شما خارج از کار و خانواده خود کی هستید؟ دوست یابی اینترنتی مکانی عالی برای فقط امتحان کردن چیزهای مختلف و تعجب خود را با چه چیزهایی استممکن است در این مرحله از بازی به آن علاقه داشته باشید. یک چشمک بزنید ، یک سر تکان دهید. کمی معاشقه کنید.
نمایه شما پرسشنامه ای نیست که شما در مطب متخصص پوست پر می کنید
بنابراین بسیاری از افراد می گویند که "خود به خود" و "سرگرم کننده" هستند ، اما سپس آنها را می خوانند نمایه ها به اندازه تماشای رنگ خشک هیجان انگیز است. مال من کلاهبرداری کالیفرنیایی های SNL بود ، بنابراین من فهمیدم که اگر مردم فکر می کنند من عجیب و غریب هستم ، آنها دور می مانند و اگر کسی من را بدست آورد ، پس برای او horay! به نظر می رسید این یک روش خوب برای جلوگیری از قرارهایی است که ما یخ را در عینک خود می چرخانیم و تلاش می کنیم مکالمه کنیم و به خاطر اینکه DVR برای ضبط "این ما هستیم" لگد می زنیم
در آنجا امن باشید < /h4>
برای پیاده روی خونین در وسط جنگل ملاقات نکنید! این غریبه هم نباید شما را برای قرار ملاقات انتخاب کند. دقت خود را انجام دهید. Google بهترین دوست جدید شما است. اگر در اولین قرار ملاقات هستید و احساس ناراحتی می کنید ، احتمالاً چنین است. گوش دادن به غرایز ماهیچه ای است که باید انعطاف پذیر باشید. هرچه بیشتر به شهود خود متمایل شوید و یاد بگیرید که به آن اعتماد کنید ، احتمال تصمیم گیری هوشمندانه برای شما بهتر است.
تحقیقات بازاریابی
در اولین قرارهای خود بپرسید که آنها در مورد شما چه چیزی دوست دارند مشخصات. شما می توانید شروع به جمع آوری تحقیق در مورد آنچه که به درد شما نمی خورد بخورید و مطابق با آن سرعت را تغییر دهید!
به یاد داشته باشید که قرار ملاقات ، خواه در اینترنت ملاقات کنید یا از طریق دوستان مشترک یا در یک بار ، ملاقات شما سرگرم کننده است. این سفر شماست. شما قوانین را تعیین می کنید و تصمیم می گیرید چه کسی بخشی از داستان شما باشد. برخی از تاریخ ها به پاورقی تبدیل می شوند ، برخی دیگر برای خندیدن در یک ساعت خوش با دوستان شما خوب خواهد بود ، و برخی دیگر ممکن است مکاشفه هایی باشد که قلب شما را دوباره به دنبال چیزهایی می اندازد.
این داستان برای اولین بار در آوریل 2021 در کیونا ظاهر شد .
سلام ، اگر شما برای خبرنامه من ثبت نام کنید کاملاً خوشحال می شوم! بیایید مقایسه خود را با دیگران ترک کنیم (اما این کار را بهتر و سریعتر از دیگران انجام می دهیم).
عشق ماهی
چگونه ماهی را کباب کنیم عشق ماهی
"مرد جوان ، چرا آن ماهی را می خوری؟"
"جوان چون ماهی را دوست دارم" جواب می دهد.
"اوه ، تو ماهی را دوست داری. به همین دلیل آن را از آب بیرون آوردید و آن را کشتید و جوش دادید. به من نگو ماهی را دوست داری. شما خودتان را دوست دارید و از آنجا که ماهی طعم خوبی برای شما دارد ، بنابراین آن را از آب بیرون آوردید و آن را کشتید و جوش دادید. "
من این داستان را از خاخام آبراهام توئرسکی در این ویدئو شنیدم:
"خیلی از چیزهایی که عشق است ، عشق ماهی است."
چقدر درست است.
وقتی دوستی نداشتم ، حدود دو سال با آن دست و پنجه نرم کردم دیدن این کیفیت در هر شریک رمانتیک بالقوه. گاهی اوقات ، با کسی قرار ملاقات می گذاشتم ، و شاید آنها به من می گفتند که چقدر زیبا هستم - اما این نظر واقعاً چیزی در مورد من نداشت. هر وقت کسی به من بگوید که من زیبا هستم ، به من می گوید که خودشان را دوست دارند. آنها به من می گویند که آنها می خواهند در کنار مردم و چیزهایی باشند که باعث لذت آنها می شود و ظاهر فیزیکی من به آنها لذت می بخشد. اما آنها به من نمی گویند که آنها به من اهمیت می دهند. آنها به من نمی گویند که تجربه زندگی من مهم است ، یا اینکه احساس می کنم برای آنها مهم است.
من طولانی ترین مدت با این مسئله دست و پنجه نرم کردم. من نمی خواستم زیبا باشم - اما پس از آن ، چه چیزی می خواستم؟ زشت بودن؟ آیا می خواستم با کسی که از نظر جسمی منفجر کننده است قرار قرار بگذارم؟
من تا حدی مطمئن هستم ، این امر با تجاوز جنسی من تشدید شد. من دیده ام که عشق شخصی کسی تا کجا می تواند پیش رود. من ماهیگیری ، سرخ شده و تقریباً خورده شده ام زیرا کسی فکر کرده که می تواند از من لذت ببرد و در بررسی احساسات من در این مورد متوقف نشده است.
و شما می دانید ، این همیشه در مورد جسمی نیست زیبایی حتی. من از افرادی که وبلاگ من را می خوانند ، برخی از افرادی که حتی نمی دانند چه شکلی هستم ، از طریق مجازی صحبت می کنم /آزار و اذیت می کنم. اما ، آنها همیشه یک چیز مشترک دارند. آنها فکر می کنند احساساتشان ارتباط بین ما را تعریف می کند. آنها آنقدر روی احساسشان در مورد من متمرکز شده اند که هرگز احساسی که من نسبت به آنها دارم را در نظر نمی گیرند. آنها متوقف نمی شوند و فکر می کنند که چگونه پیامهای آنها را ترسناک می یابم ، و توجه مداوم آنها را تا چه حد بی روح می کنم.
افرادی که مرا دنبال می کنند همیشه نسبت به احساسات من نفرت انگیز هستند ، یا اغلب حتی عصبانی هستند. احساسات من مانعی برای رضایت آنهاست.
عشق بدون مراقبت از تجربه زیسته طرف مقابل ، عشق نیست ، بلکه خود عشق است. یافتن شخصی بسیار لذت بخش ، عشق نیست ، بلکه عشق به خود است. پیدا کردن کسی زیبا عشق نیست ، بلکه خود عشق است. و ، می دانید ، در واقع عشق به خود بد نیست. در حقیقت ، من استدلال می کنم که در نهایت تبدیل شدن به یک فرد واقعاً سخاوتمندانه هم خوب است و هم لازم. فقط ... سخاوتمندانه نیست ، مثل اینکه ما وانمود کنیم اینگونه است. اگر کسی با زیبایی یافتن شما خود را دوست داشته باشد ، این مشکلی نیست. با این حال ، اگر باور داشته باشید که می توانید با این نوع عشق تغذیه شوید ، ناامید خواهید شد. ما این نوع عشق ماهی را در ایده آل می کنیمفیلم ها ، در رمان های عاشقانه ، هر چه - و ، من مدتها آن را شیطان می کردم. اما ، در واقع ، اینجا نه آنجا است.
کسی می تواند خود را دوست داشته باشد و همچنین شما را دوست داشته باشد ، اما اگر فقط خود را دوست داشته باشد ، پس شما را دوست ندارد. اگر کسی فکر کند که شما زیبا هستید ، اما به احساسات یا واقعیت شما اهمیت نمی دهد ، احتمالاً به شما آسیب جدی می زند. و ، این قابل توجه است ، زیرا فرهنگ این پیام را ارائه می دهد که عشق ماهی عشق است. فرهنگ ، به طور م aثر ، نسخه ای از عشق را ارائه می دهد که شخص دیگری است که شما را فوق العاده زیبا می یابد و این بسیار اشتباه است. اگر زندگی خود را صرف جستجوی عشق با تلاش برای یافتن کسی کنید که فکر می کند شما دیوانه هستید زیبا ، عشق پیدا نمی کنید. اگر زندگی خود را صرف تلاش برای یافتن شخصی که فکر می کنید زیبا است ، می کنید ، عشق پیدا نخواهید کرد. شما فقط عشق ماهی را پیدا خواهید کرد.
وقتی صحبت از دوستیابی شد ، وقتی اولین بار در مورد جنگ می خواند ، از عنصر 5 (موجودی که برای نجات زمین فرستاده شده) احساس می کنم کمی شبیه لئلو هستم. . وقتی می بیند که انسانها نسبت به یکدیگر چقدر وحشتناک و خشن هستند ، مثل اینکه کاملاً از اراده خود برای ادامه کار دست بکشد. آیا بشریت حتی ارزش پس انداز دارد؟
آیا بشریت ارزش قدمت دارد؟ به نظر می رسد همه افراد به دنبال این هستند که خودشان را خوب کنند و شخصی پیدا کنند تا احساس تنهایی کمتری در آنها ایجاد کند. آنچه که همه از من می خواستند بسیار خودمحور و مبتنی بر ترس به نظر می رسید. به نظر خیلی بسته بود ، بنابراین در مورد تجربه نکردن زندگی. و ، می دانید ، اگر خوب از نظر فرهنگی صادق بودیم ، حتی می توانستم با آن کنار بیایم ، اما همه آن را به عنوان این چیز عرفانی ، عاشقانه به تن می کردند ، گویی که تمایل به تنها ماندن در یک شب جمعه یک ویژگی دیدنی نیست از زیبایی ماورایی است.
اما به نظر من شبیه کسی بود که می خواهد یک وعده غذایی خوشمزه بخورد یا یک ماشین فانتزی رانندگی کند. ریشه در لذت شخصی داشت و کاملاً پیش پا افتاده ، منطقی و مطابق با دیگر لذت های سرمایه داری ما بود.
در عشق که دیدم هیچ چیز متعالی وجود نداشت. و من خیلی بدبینانه شروع کردم. آیا عشق - عشق واقعی ، عشق سخاوتمندانه - حتی وجود دارد ، یا فقط عشق به خود وجود دارد؟ ماهی عاشق است؟
من فکر می کنم مهمان نوازی به من کمک کرد تا از آن کنار بیایم.
این چیز عجیبی است ، اینکه بخواهید کنار مردگان بنشینید - و مثل همیشه ، اغلب یک چیز بسیار خودخواه . من نمی توانم با انگیزه های دیگران صحبت کنم ، اما می دانم انگیزه های من خودخواهانه بود. من داوطلب مهمان نوازی شدم ، زیرا می خواستم مثل یک فرد خوب احساس کنم ، زیرا می خواستم بیشتر در مورد مرگ درک کنم و می خواهم کاری معنا دار در زندگی خود انجام دهم. این خودخواهانه است به گونه ای که مردم فرهنگ ما عموماً خودخواه نیستند ، اما با این وجود خودخواهانه بود.
و ، در برخی از کارگران همیار من ، من اغلب خودخواهی مشابه خودم را می دیدم - اما ، من شروع به دیدن چیز دیگری نیز کردم. افرادی که مدتها بود این کار را انجام می دادند ، شروع به آوردن دیگری کردندکیفیت عشق به سطح. یک عشق غیر خودی.
یادم می آید یکی از زنانی که داوطلب شدم برایشان داستانی تعریف کرد. او به طور مرتب با زنی در حال مرگ نشسته بود ، یک دوست دار سابق کوچک و بدخلق از یک زن در حال مرگ ، که به ندرت شرکت می خواست. اما ، این مواد مخدر کوچک اجازه می دهد داوطلب گاهی اوقات به ملاقات او بیاید و آنها رابطه برقرار می کنند. در اواخر عمر حیوانات مخدر کوچک ، داوطلب به مواد مخدر گفت که او را دوست دارد ، و وقتی این اتفاق افتاد ، چیزی برای مواد مخدر کوچک و در حال مرگ تغییر کرد. پس از دریافت عشق ، ناگهان خود را در مکانی برای بخشش آن یافت. او پیش خانواده اش باز شد ، به همه افرادی که بیش از حد بدخلق بودند و نمی توانست ببیند که آنها را دوست دارد ، گفت و با همه محبوبش صلح کرد.
چند روز بعد ، مواد مخدر کوچک از دنیا رفت. اما ، تمام آن ابراز عشق برای من بسیار امیدوار کننده بود. داوطلب از عشق ورزیدن به این زن کوچک و بدخلق چیز زیادی بدست نمی آورد ، او با ابراز عشق خود چیزی بدست نمی آورد ، اما به هر دلیلی این کار را کرد. این یک هدیه بود - یک هدیه سخاوتمندانه واقعی ، از نوعی که شاید واقعاً باور نمی کردم وجود داشته باشد.
خاخام توئرسکی از ویدئو می گوید کلید عشق واقعی دادن است و شما نمی دهی به کسانی که دوستشان دارید اما در آخر عاشق کسانی هستید که به آنها می دهید. و این اصطلاحات کاملاً مناسب من نیستند ، اما از هر چیزی که بتوانم بیاورم نزدیکتر است. سخاوت واقعی در افراد وجود دارد که از طریق بخشیدن به آنها دسترسی پیدا می شود.
اما ... نادر است و اغلب از افراد مسن ناشی می شود. من فکر می کنم ظرفیت مهربانی اغلب با افزایش سن افزایش می یابد ، اما ما طوری رفتار می کنیم که گویی عشق به جوانان است. گویی عشق در واقع به حداکثر رساندن لذت شخصی خود یا راحت تر کردن زندگی است. سپس ، ما از عظمت آن تعجب می کنیم - اما چه کسی نمی خواهد از مزایای "عشق" استفاده کند؟ چه کسی نمی خواهد یک زندگی پر از لذت و راحت داشته باشد؟
مدل فعلی عشق ما آن را به چیزی شبیه اتومبیل خودران با صندلی های ماساژ کاهش می دهد. وای ، این احساس خیلی خوبی به من می دهد! این باعث صرفه جویی در وقت من می شود! معجزه است! من در یک ضرر واقعی هستم که چرا این همه را عرفان می کنیم. و من واقعاً در حال از دست دادن این مسئله هستم که چرا ما می خواهیم همه این نوع خاخام های قدیمی را که به نظر می رسد چیزهای بسیار شگفت انگیز دیگری را نشان می دهند ، کنار بگذاریم.